تیم تائید هویت با هدف زمینه‌سازی صدور تذکره الکترونیکی برای اتباع افغانستانی به ایران می‌آید معاون سابق پارلمان افغانستان به دستور آمریکا در کنیا بازداشت شد زن افغان‌تبار مسئول امور افغانستان در وزارت خارجه آمریکا کیست؟ قیمت افغانی به تومان و دلار (سه‌شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۴) طالبان: در ۲۴ ساعت گذشته، نزدیک به ۹۰۰ خانواده از ایران و پاکستان به کشور بازگشته‌اند (یکم اردیبهشت ۱۴۰۴) طالبان: در دور جدید واکسیناسیون فلج اطفال در افغانستان بیش از ۱۱ میلیون کودک واکسن دریافت می‌کنند ماجرای ضرب‌و‌شتم دانشجوی دانشگاه تهران در سفارت افغانستان چه بود؟ گزارشی از ازدحام افغانستانی‌ها در خیابان پاکستان | مهاجران افغانستانی برای دریافت مدرک شناسایی جدید مجبورند روز‌ها مقابل سفارت در نوبت ب‏مانند همه چیز درباره آخرین وضعیت اقامتی مهاجران افغانستانی دارای برگه سرشماری در ایران قیمت افغانی به تومان و دلار (دوشنبه، یکم اردیبهشت ۱۴۰۴) تصمیم جدید آموزش و پرورش درباره تحصیل دانش‌آموزان اتباع دارای برگه سرشماری در مدارس تهران اقرار وزیر بهداشت پاکستان به پیشی گرفتن افغانستان در مبارزه با فلج اطفال صادرات ۳ هزار و ۵۰۰ تن گاز مایع به افغانستان از طریق مرز دوغارون، طی یک سال گذشته مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری: ممکن است جایگزینی برای نیروی کار اتباع خارجی نداشته باشیم نتیجه مثبت سیاست جدید دولت برای بازگرداندن اتباع غیرمجاز به کشورشان مقامات عالی رتبه روسیه با نمایندگان طالبان دیدار می‌کنند رتبه نخست طرح‌های سرمایه‌گذاری خارجی در ایران به سرمایه‌گذاران افغانستانی رسید قیمت افغانی به تومان و دلار (یکشنبه، ۳۱ فروردین ۱۴۰۴) گفت‌وگوی وزرای خارجه طالبان و پاکستان درباره وضعیت مهاجران افغانستانی وزیر خارجه پاکستان در رأس هیئتی بلندپایه، وارد کابل شد (۳۰ فروردین ۱۴۰۴) مرتضایی در واکنش به تصمیم هیئت‌رئیسه فوتسال: ملی‌پوشان فوتسال افغانستان از لیگ‌های فرانسه، اسپانیا و تایلند پیشنهاد دارند
سرخط خبرها

لعل بدخشان | روایت مدیر افغانستانی از حسرت دانش‌آموزانش

  • کد خبر: ۱۰۵۹۸۳
  • ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۳
لعل بدخشان | روایت مدیر افغانستانی از حسرت دانش‌آموزانش
نادر موسوی مدیر مدرسه خودگردان فرهنگ در تهران روایتی از مواجه خود با دانش‌آموزانش در نزدیکی مدرسه نوشته، روایتی که پر از اشک و آه است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ از پل می‌آمدم پایین که دیدم مرد جوانی دارد کمک می‌کند تا دخترک کیفش را به پشتش بیندازد. از لباس‌های خانگی دخترک فهمیدم از شاگردان مدرسه است. نزدیک‌تر رفتم. دخترک تا مرا دید لبخند زد و گفت سلام آقا مدیر و به برادرش که با کمی تعجب نگاه می‌کرد گفت مدیرمان است.

دو تای دیگرشان هم با دیدنم لبخندزنان نزدیک شدند. چند قدمی باهم رفتیم. از دخترک پرسیدم نامت چیست؟ گفت محبوبه. نام خواهرش محجوبه و نام برادرش مسعود بود. گفتم از کجا هستید؟ گفت از بدخشان. گفت شش، هفت ماهی می‌شود آمده ایم ایران. تا کلاس سوم در بدخشان درس خوانده بود.

طالبان که عمویش را می‌برد پدر هم که ارتشی بوده شبانه دار و ندارش را رها کرده با چهار فرزندش می‌آید به سوی ایران. خودش کلاس دوم و خواهر و برادرش کلاس اول بودند.

وقتی از خانه شان در بدخشان پرسیدم چشمان زیبا و عسلی اش پر اشک شد و گفت خبر ندارم. شب از خانه‌مان بر آمدیم و دیگه نمی‌دانم چی شد، می‌گویند طالبان خانه کسانی که در ارتش بوده را گرفته. گفتم ایران را دوست داری؟ گفت: آره. اینجا آرامی است و دختر‌ها می‌توانند مکتب بروند. من دوست دارم درس بخوانم.

ایستادم تا بروند. سه تایی دست همدیگر را گرفته و شادی کنان دویدند سوی مدرسه. من هم آمدم. بچه‌های اولی و مهد کودک همگی سر کلاس رفته بودند. محبوبه روی حیاط نشسته بود و با دوستش داشت چندتا کتاب داستان را با شور و شوق ورق می‌زدند. کمی عکس و فیلم گرفتم. آموزگار کلاس اول داشت درس حلزون را می‌داد، صدای یکی از دختر‌ها بلند شد که می‌گفت ما نباید حلزون را بخوریم، بد مزه است... خنده ام گرفت و از کلاس شان دور شدم، اما همچنان داشتم به محبوبه و محجوبه و دیگر لعل‌های بدخشان فکر می‌کردم که با آمدن طالبان پشت در‌های مدرسه مانده اند و چشمان عسلی شان پر از آه و اشک و حسرت درس خواندن است.

منبع: صفحه اینستاگرام مدرسه فرهنگ

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->